به گزارش میمتالز، شرکت نساجی «تولیدات بتن رنگ کردان» با برند «تکمیلیران» فعالیت خود را از سال ۱۳۷۱ شروع و فعالیتش در حوزه بافندگی و تکمیل پارچههای گرد باف است. گفتگوی بازار با «سعید صاحب الزمانی» مدیر این کارخانه را با هم میخوانیم:
۵۰ درصد از مواد اولیه ما داخلی و در واقع بخش زیادی از مواد اصلی ما وارداتی است و در ایران تولید نمیشود. برخی مواد مانند «آب اکسیژنه، استیک اسید، کربنات، نمک طعام و سود کاستیک» که داخلی است از تعاونی تهیه میکنیم، ولی رنگ و انواع نرم کنهایی که برای پارچه استفاده میکنیم شامل آنتی استاتیک، نرم کن سیلیکونی کاتیونیک، آب جوش کننده پارچه و موادهایی از این دست، وارداتی است که خرید آن را با واسطه انجام میدهیم. یک سری از مواد را از طریق کارخانه خودمان خرید میکنیم و بقیه را با واسطه میخریم یا از تعاونی که مربوط به رنگرزی هست خریداری میکنیم.
مواد وارداتی را نمیتوانیم به طور مستقیم و با کارت بازرگانی خودمان بیاوریم، چون سخت است و به راحتی تخصیص ارز نمیدهند. با شرکتهایی کار میکنیم که تجربه و فعالیت بیشتری در این زمینه دارند. شرکتهایی هم که مواد ما را وارد میکنند در یک کار نیستند در واقع یک شاخه از کارهایشان واردات مواد اولیه رنگرزی است.
به عنوان مثال شرکتی قطعات خودرو وارد میکند و در کنار آن مواد رنگرزی هم میآورد. انجام این کار برای این گونه شرکتها راحتتر است، زیرا از لحاظ سرمایهای نفوذ بیشتری برای دریافت ارز نیمایی دارند. این شرکتها برای اینکه مواد را وارد کنند یک درصدی از ما میگیرند و این کار را انجام میدهند.
به طور کل نوسانات ارزی موجب رکود در تولید میشود، یک مدت کار ما به دلیل نوسانات ارزی کم شد، چون تولید کنندهها دست نگه میدارند تا به یک قیمت ثابت برسند. چند ماه گذشته بخاطر نوسانات دلار، تولیدکننده میترسید محصولی تولید بکند و کارخانه دار میترسید پارچه را تکمیل کند، چون نمیدانست آیا رنگی که برای تکمیل پارچه استفاده میکند را فردا میتواند جایگزین کند؟ نوسان قیمت در خوابیدن کارهای تولید بسیار موثر است، ولی اگر نوسان نباشد تکلیف روشن است و کار انجام میشود. مدتی است که نوسان زیادی نبوده و قیمتها رو به پایین بوده که همین موضوع موجب راه افتادن بازار شده است.
در حال حاضر با ۷۰ درصد ظرفیت مان مشغول هستیم. در این سی سال هیچوقت تعدیل نیرو نداشتیم. حدود ۶۰ نفر مستقیم و ۲۰۰ نفر غیر مستقیم با ما کار میکنند. حتی اگر کارخانه و تولید به دلیل مشکلات خوابید، نیرو هایمان را حفظ کردیم.
بازار ما بازار داخلی است و بازار داخلی فعلی جا دارد که تولید را اضافه کنیم. الان واردات انجام میدهند به همین دلیل تا حالا دنبال صادرات نبودیم، چون بازار داخلی پتانسیل تولید را دارد.
قطعا اگر از واردات جلوگیری شود تاثیر بسیاری روی تولید داخل دارد. طی چند سال اخیر با این موضوع مبارزه کردند. از طریق اتحادیه که اعضای زیادی دارد جلسات بسیاری با مجلس و سایر نهادها داشتیم. برخی از ارگانها کارشکنی بسیاری در این زمینه میکردند و مرتبا اجناس نساجی وارد میکردند که در نتیجه آن صنعت نساجی ایران در حال نابودی بود.
تنها کاری که توانستیم بکنیم این بود که جلوی این کار را از طریق اتحادیه بگیریم تا وارداتشان کاهش پیدا کند که اکنون محدود شده است. اگر جنس خارجی وارد نشود جنس ایرانی قابل رقابت است و مسلما" کیفیت اجناس ایرانی از خارجی خیلی بهتر است، زیرا خارجیها اجناس درجه سه چینی را میآورند که به درد نمیخورد و فقط اسم خارجی روی آن میگذارند. از اروپا و خارج از اروپا جنس نمیآورند.
ماشین آلات ما عمدتا خارجی هستند، در ایران هم یک الی دو شرکت تولید میکنند، اما پاسخگوی کارخانجات داخلی نیست و باید ماشین آلات وارد شود. قیمتش خارج از ایران نسبتا بد نیست و میتوانیم وارد کنیم و هر سال این کار را انجام میدهیم، ولی دولت همکاری نمیکند.
از لحاظ گمرکی باید هزینه بسیار زیادی بدهیم تا ماشین آلات را ترخیص کنیم. با این دلار و نوساناتش با سختی هزینه خرید را پرداخت میکنیم و بدتر از این موضوع، اینکه دولت هیچ کمکی به تولید نمیکند.
این دستگاهی که وارد میشود خودروی سواری و لوکس نیست که شخص سوار آن میشود، این ماشین آلات، ماشینهایی هستند که با ورود به ایران نیروی کار جذب و تولید میکند. هر چه بیشتر و سریعتر وارد شود اشتغالزایی بیشتر و به مشکل بیکاری کمک میشود، یعنی ما یک باری از روی دوش دولت برمی داریم، اما دولت جلوی پای ما سنگ میاندازد.
تولید کننده نباید رقمهای سرسام آور برای تهیه ماشین آلات بپردازد، اما متاسفانه کسی نیست که در زمینه تولید کمک بکند و به جای اینکه کمک بکنند چوب لای چرخ تولید میگذارند. هزینه گمرک سنگین میگیرند و کسی هم پاسخگو نیست، واردات سخت شده و اگر وضع این گونه باشد ماشین آلات روز به روز فرسوده میشود و کارایی خود را از دست میدهد.
ماشینهای قدیمی نسبت به جدیدترها انرژی بیشتری مصرف میکنند و زمانی که به روز آوری میشوند مصرف انرژی آنها از لحاظ برق و گاز کمتر میشود
از طرفی ماشینهای قدیمی نسبت به جدید انرژی بیشتری مصرف میکنند و زمانی که به روز آوری میشوند مصرف انرژی آنها از لحاظ برق و گاز کمتر میشود.
حل همه این موضوعات فردی را میخواهد که مسوول باشد این وضعیت را ببیند و نتیجه گیری کند. الان برای تامین برق مشکل هست و تولید را میخوابانند. به جای این کارها به تولید کننده تسهیلات بدهند و بگویند ماشین آلاتش را بروز کند و مصرفش را پایین بیاورد. خرابی برق و مشکلات سیستم برق کشی نباشد.
امسال هم هفتهای یک روز به مدت ۱۰ تا ۱۲ ساعت قطعی برق داریم. تمامی دستگاههایی که الان به روز هستند inverter هستند یعنی تمام الکترونیک اند. زمانی که برق قطع و وصل میشود به دستگاه شوک وارد میشود و میسوزد، خازن دستگاه پر است و با یک نوسان و رفت و آمد از کار میافتد و آسیب میبیند، چون موتور هم بالا و پایین میشود.
اگر ژنراتور هم کار نکند پارچههای موجود در دستگاه خسارت سنگینی میبیند، چون در فرآیند تولید به یک بخشی میرسد که اگر دستگاه متوقف شود کل پارچه خراب میشود برای همین دستگاه نباید متوقف شود.
اولین مورد اینکه ارز دولتی به نساجیها بدهند تا بتوانند ماشین آلات را بروز کنند. موادی که وارد ایران میشود طوری باشد که تولید کننده راحت دسترسی داشته باشد ارز بگیرد و مواد اولیه اش را خودش و بدون واسطه بیاورد که تامین مواد اولیه گران تمام نشود. از لحاظ مالیات و دارایی هم که دارایی میآید و کارخانه را میبیند یک کارخانه ۴۰ هزار متری و فقط عظمت کار را میبیند و با حساب و کتاب و هزینههای انجام شده کاری ندارد.
به عنوان مثال یک طلا فروشی یک دهنه در بازار ممکن است به اندازه کارخانه بیست هزار متری نساجی درآمد داشته باشد، حالا در طلا فروشی یک نفر کار میکند، اما در نساجی مجبوریم با ماشین آلات و تعداد کارگران بیشتری کار کنیم، اما برای احتساب مالیات این موارد در نظر گرفته نمیشود و دائم این چالشها را با اداره دارایی داریم.
فقط میبینند که کارخانجات چقدر درآمد دارند و طبق درآمد مالیات میگیرند. هیچوقت هزینهها را محاسبه نمیکنند بیمه، برق، حقوق کارگران و خرید مواد را در نظر نمیگیرند.
پیشتر از این نساجی وضع بهتری در ایران داشت و صنعت ورشکستهای نبود و حالا فشار مضاعف میگذارند که گردش مالی ما فلان قدر بوده و باید مالیات بدهیم. گردش مالی ما در سال بسیار زیاد است، اما پولی است که میآید و میرود. اداره دارایی فقط پولی که به حساب نشسته را محاسبه میکند، اما با پولی که برای خرید رنگ و هزینههای دیگر از حساب خارج شده کاری ندارد.
کارخانجات کوچکتر در حال تعطیل شدند هستند و به سمت واسطه گری میروند چرا که واسطه گری بهتر از تولید است و اینها به این دلیل است که به صورت سلیقهای نظارت میکنند.
اگر تعیین مالیاتها کارشناسی بود همه این مسائل حل میشد و چیزی به عنوان فرار مالیاتی وجود نداشت و لازم نبود تولید کننده به اداره مالیات و دارایی دروغ بگوید، حقیقت را میگفت و مالیات میداد، اما منِ تولید کننده مخارج و درآمد و سود را در مقابل دارایی میگذارم، ولی دارایی فقط درآمد من را حساب میکند و با سایر موارد کاری ندارد
اگر تعیین مالیاتها کارشناسی بود همه این مسائل حل میشد و چیزی به عنوان فرار مالیاتی وجود نداشت و لازم نبود تولید کننده به اداره مالیات و دارایی دروغ بگوید، حقیقت را میگفت و مالیات میداد. اما منِ تولید کننده مخارج و درآمد و سود را در مقابل دارایی میگذارم، ولی دارایی فقط درآمد من را حساب میکند و با سایر موارد کاری ندارد.
ما طی سی سالی که در این صنعت مشغول هستیم کوچکترین تسهیلاتی نگرفتیم. هر زمان با بانک صحبت کردیم دیدیم بهرههایی که بانک میگیرد اصلا به درد تولید نمیخورد. وامهایی هم که میخواهیم به گونهای است که باید طولانی مدت باشد و بتوانیم روی آن برنامه ریزی و سرمایه گذاری کنیم، چون راه اندازی خط تولید حداقل یکسال زمان میبرد، اما بانک وامهای کوتاه مدت و با درصد بالا میدهد. در نتیجه از طریق تسهیلات دولتی چیزی گیر ما نمیآید.
اگر تسهیلات بانکی را بردارند خیلی بهتر است، چون در واقع رانت شده، یک سری از همکاران ما در صنایع و معادن عضو هستند و کار دولتی دارند و در کنار آن کار نساجی را هم انجام میدهند میبینیم که این افراد مرتبا وام دریافت میکنند و به جای اینکه وارد کار نساجی شود برای ملک خرج میکنند و بانک نظارت نمیکند این وام کجا خرج میشود
اگر تسهیلات بانکی را بردارند خیلی بهتر است، چون در واقع رانت شده، یک سری از همکاران ما در صنایع و معادن عضو هستند و کار دولتی دارند و در کنار آن کار نساجی را هم انجام میدهند. میبینیم که این افراد مرتبا وام دریافت میکنند و به جای اینکه وارد کار نساجی شود برای ملک خرج میکنند و بانک نظارت نمیکند این وام کجا خرج میشود.
برخی افراد وام را وارد کار ملک میکنند و دارایی هایشان را افزایش میدهند و به نام تولید میگیرند. این وامها به درد کسانی که دست اندر کار هستند میخورد. شما کسی را پیدا نمیکنید که کارخانه خصوصی داشته باشد و بتواند از این تسهیلات استفاده کند.
منبع: بازار